نسل جدید بازاریابی بهترین روش برای ارتقای کسبوکار شماست. فرقی نمیکند که قصد شما تنوعبخشیدن به بازار جدید باشد یا بخواهید کسبوکار مبتنی بر مشتریتان را تقویت کنید، در هردو حالت راه بهتری جز این شیوهها نیست و راه بهتری شما را به نتایج مطلوبتان نمیرساند. با این حال، درمورد شیوه بازاریابی خود باید حساسیت و دقت به خرج بدهید، همه چیز دویدن به سمت خط پایان نیست. اگر از آن دسته افرادی هستید که میخواهید در مدت زمان کوتاه به نتایج مطلوب در بازاریابی برسید، باید به خاطر داشته باشید که با صرف زمان کم ممکن است به مقصد برسید، اما با موتوری سوخته و انحراف از جاده.
×زمان کم است و کار فراوان
رشد کسبوکارتان از طریق بازاریابی دیجیتال کار فراوانی را روی سر شما آوار میکند. شما باید زمان قابلتوجهی را صرف شبکههای اجتماعی، تولید محتوا، بازاریابی ایمیلی، سئو، پرداخت به ازای کلیک و موارد دیگری بکنید. تمام اینها شیوههای مناسبی هستند، اما نیاز به زمان دارند. حجم بالای این فعالیتها و زمان اندکی که دارید، میتواند منجر به دو اشتباه در تصمیمگیری شود:
۱-رویکرد قطرهچکانی
صاحب کسب و کاری ممکن است به دلیل کمبود زمان و منابع مالی تصمیم میگیرد که هر شیوهای اندکی امتحان شود، یا اینکه منابع محدود مالی صرف یک یا دو شیوه بازاریابی بشود. برای مثال چنین کسبوکارهایی چندتایی مطلب تولید و چند تومان دیگر هم صرف تبلیغات گوگل میکنند. این شیوه اشتباه است، زیرا در بهترین حالت هم نتایج پراکنده و غیرقابلاندازهگیری خواهند بود. اشتباه دیگر سرمایهگذاری تمام نیرو و منابع مالی بر روی یک شیوه است. برای مثال، درست نیست که تمام انرژی خود در گسترش حساب کاربری لینکدین مصرف کنید و نگاهی هم به شیوههای دیگری بازاریابی نداشته باشید. بیشتر شرکتهایی که به چنین شیوهای متوسل میشوند، بعد از مدتی امیدشان را از دست میدهند و تمام شیوههای بازاریابی را میبوسند و کنار میگذارند.
۲)رویکرد حملهای
هدفگذاری برخی از مردم در بازاریابی، معادل ناخنکزدن عجولانه به تمام شیوههای ممکن است. مشکل این رویکرد این است که هدف یا شیوه مشخصی در آن دنبال نمیشود. با این شیوه، شما فقط تیرهای فراوانی را پرتاب میکنید و ته دلتان امیدوارید که برخی از این تیرها به هدف بخورند. عمده اشکال وارد بر این هدف این است که با این شیوه، نیازهای یک کسبوکار با شیوههای نادرستی پاسخ داده میشود، زمان به هدر میرود و در آخر بهرهای ندارد و عملا منجر به ازدست رفتن بخش قالبتوجهی از سرمایه شما میشود و در پایان، حتی نمیتوانید میزان موفقیت یا پیشرفت خود را بسنجید. هر شیوه بازاریابی، اعم از پرداخت به ازای کلیک، فعالیت در شبکههای مجازی و سئو باید همراه با برنامهای روشن و مشخص باشد، آن هم از ابتدای کار. یک شیوه درست هدفگذاری همیشه با فهم روحیات مشتریان آغاز میشود، با جستوجوی کلیدواژههای صحیح. خواسته شما باید شیوه کار را مشخص کند، و هر شیوهای که به کار میبندید، باید در بازه زمانی اعمال شیوه، قابل اندازهگیری و بررسی باشد.
×بازاریابی زمانبر است
شرکتهای بازاریابی برای به ثمر رساندن نتایج به زمان نیاز دارند. تمام شیوههای مورد استفاده در بازاریابی دیجیتال فرآیندهای زمانمحوری هستند. این شیوهها میتوانند منجر به فروش شوند، اما اگر یکباره و در بازه زمانی کوتاه به کار بسته شوند و در راستای یک استراتژی منسجم نباشند، در آن صورت نمیتوان زمان و توجه کافی را نسبت به هیچکدام از آنها اختصاص داد.
اتخاذ شیوههای واقعبینانه هم کمک میکند که در طولانی مدت به نتیجه ملموسی برسید و هم برای خود زمان بخرید تا مطمئن شوید که شیوه شما نهایت کارآیی را دارد. درک این واقعیت برای کسبوکارهایی که میخواهند یک شبه ره صد ساله بروند، چندان ساده نیست.
اما اگر شما در چنین موقعیتی قرار دارید، میتوانید با اتکا به برخی از شیوهها به نتایجی نسبتا سریع برسید، برای مثال پرداخت به ازای کلیک یکی از این شیوههاست. داشتن اهداف کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت برای استراتژی بازاریابی شما کاملا قابلقبول است، با این سه هدفگذاری هم میتوانید در کوتاهمدت نتیجه کار را ببیند و هم شیوههای بلند مدت شما اثرگذاری خواهند داشت.
با وجود این، همچنان لازم است که اهداف واقعبینانهای برای هر کدام از این فرآیندها در نظر بگیرید. بنابراین در هر مقطع زمانی، صرفا همان کاری را انجام دهید که برای رسیدن به اهدافتان لازم است. این کار باعث میشود که زمان و پول خود را صرف فعالیتهایی نکنید که بازگشت سرمایه ندارند و تمرکزتان را در بازاریابی از دست ندهید.
×استراتژی و تاکتیکها
اینجا لازم است نگاهی به تفاوت استراتژی بازاریابی و تاکتیکهای فردی داشته باشم. داشتن استراتژی بازاریابی به معنای تعویق پاداش تا سالهای آینده نیست. این مفهوم مستلزم این است که با توجه به عوامل تاثیرگذار در نتیجه کار، یعنی رفتار خریدار، ترندهای فنآورانه و کنش رقبا، زمان مناسبی را به تدوین استراتژی و برنامه بازاریابی اختصاص دهید. تاکتیک فردی ابزاری برای انجام استراتژی است، نه یک فعالیت منفرد که بدون برنامه صورت بگیرد.
یک استراتژی حاوی چارچوبی است که در آن دادهها جمعآوری میشوند، مواردی که درست کار نمیکنند، تحلیل میشوند و عملکردهایی که نتیجه بهتری دارند، مورد بررسی قرار میگیرند. این امر مانع هدررفتن تلاش شما در فعالیتهای ناموفق میشود و این امکان را میدهد تا استراتژی خود را بازبینی و فقط به شیوههای کارآمد و موثر عمل کنید.
برای مثال، سئوی طبیعی، بازاریابی محتوا و بازاریابی رسانههای اجتماعی را میتوانید ۹ تا ۱۲ ماه پیش از ملاحظه نتایج آغاز کنید. با وجود این، هرچقدر استراتژی بازاریابی بالغتر شود، شتاب آن بیشتر میشود.
بازاریابی فکرشده نتایج میانمدت و بلندمدتی دارد که میزان آنها بسیار بیشتر از بازگشت سرمایه در رویکردهای «پیروزی سریع» است.
منبع: https://blog.jdrgroup.co.uk/digital-prosperity-blog/new-generation-marketing